به گزارش مشرق، متن یادداشت عباس سلیمی نمین مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران با عنوان ""را در ذیل می خوانیم :
یکی از تهدیداتی که با هوشمندی امام در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی برطرف شد، تلاش گسترده یک جریان مرموز در تاریخ معاصر برای اولویتبخشی اختلافات بین نیروهای مذهبی و ملی بود. جریان مظفر بقایی(حزب زحمتکشان) که توانسته بود در جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت با همین شیوه بین رهبران نهضت اختلاف بیندازد و زمینه را برای کودتای دشمن استقلال ملت ایران مهیاتر سازد، یک بار دیگر به همین شیوه تمسک جست. اما رهبری انقلاب ضمن برخورد با کسانی که به این مسائل فرعی دامن میزدند تداوم دشمنیهای آمریکا در صور مختلف(کودتاهای مختلف، ایجاد گروهکهای قارچگونه، دامن زدن به اختلافات قومی، تقویت جریانات تجزیهطلب در استانهای مرزی) را مرتب در کانون توجه جامعه قرار میداد.
در آستانه انتشار برخی اسناد مربوط به کودتای آمریکایی و انگلیسی توسط سازمان اطلاعاتی ایالات متحده، جریاناتی تلاش کردند تا به جای اینکه مردم ایران و سایر ملتها از راهکارهای سلطهطلبی زیادهخواهان حاکم بر جهان اطلاع یابند جوامع بشری را از این تجربههای ملموس محروم سازند.
چگونه میتوان متبحرانه و غیرمستقیم تجربیات تاریخی مهم و تعیینکننده را کمرنگ و حتی محو ساخت؟ این سؤالی بسیار حیاتی است. در تاریخ معاصر بهوفور میتوان ترفندهای حسابگرانهای را رصد کرد که با دامن زدن به مسائل فرعی، تضادهای اصلی و دشمنیها را به حاشیه رانده است. برای نمونه در حالیکه کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲یکی از بارزترین دشمنیهای آمریکا و انگلیس علیه ملت ایران را به نمایش میگذارد، اما عدهای حسابشده کوشیدند تا اختلافات بین سه رکن نهضت ملی شدن صنعت نفت(آیتالله کاشانی، دکتر مصدق و شهید نواب صفوی) را به گونهای بزرگنمایی کنند که دشمن اصلی یعنی همان کودتاکنندگان و ناقضان حقوق اساسی ملت ایران کاملاً به فراموشی سپرده شوند.
در آستانه انتشار برخی از اسناد گزینش شده وزارت خارجه آمریکا پیرامون کودتای ۲۸ مرداد فیلمی ظاهراً توسط بی بی سی منتشر شده وانمود میسازد که آیتالله کاشانی بلافاصله بعد از کودتا به اتفاق زاهدی و نمایندگان آمریکا و انگلیس از خانه دکتر مصدق دیدار کرده است؛ به عبارتی یعنی دخالت آیتالله کاشانی در کودتا را به بیننده القا کند.
این فیلم که در فضای مجازی به سرعت انتشار وسیع یافت به دلیل شتابزدگی در جعل با ایرادات فراوان تاریخی مواجه است. اولاً فیلم دیدار آیتالله کاشانی از منزل دکتر مصدق مربوط به قبل از کودتاست و تصاویر، بهوضوح نشان از بهسامان بودن خانه نخست وزیر دارد؛ دربها، پردهها و ... در حالی که بعد از حمله کودتاچیان به خانه نخستوزیر این محل به ویرانهای تبدیل شده بود. مظفر بقایی در این تصویر دیده میشود، در صورتی که وی آن روز به جرم شرکت در قتل رئیس شهربانی در زندان بود. بهعلاوه آیتالله کاشانی در آن روز اصولاً در تهران نبود، همچنین تصویر زاهدی مربوط به جای دیگری است که به صورت ناشیانهای در کنار سایر تصاویر قرار گرفته است.
چرایی انتشار این فیلم سراسر جعلی را باید در همان ترفند دامن زدن به مسائل فرعی برای از کانون توجه دور نگهداشتن مسائل اصلی دانست. آمریکاییها برخلاف قانون آزادی اسناد تا کنون برای روشن نشدن بسیاری از واقعیتها، مانع از انتشار مستندات مربوط به کودتای ۲۸ مرداد شده بودند. قطعاً انتشار حتی گزینشی این اسناد یک بار دیگر آحاد جامعه ما را متوجه عزم تاریخی آمریکا برای در هم شکستن اراده ملت ایران به منظور داشتن یک زندگی سرافرازانه خواهد نمود.
از این رو علاوه بر تهیه چنین فیلم جعلی قبل از آزادسازی برخی اسناد، خبرنگار بی بی سی- بهمن کلباسی- بدون آنکه سندی را به طور مشخص ارائه دهد در توئیتر خود مینویسد:" چندتا دیگه هم هست که نشان از حمایت جدی کاشانی و بخش بزرگی از روحانیت از شاه و مخالفتشان با دکتر مصدق دارد. "
آنچه در این زمینه تأسفبار است اینکه به فاصله اندکی از این جهتدهی، آقای عبدالله رمضانزاده- سخنگوی دولت اصلاحات- در توئیترش مینویسد: " حال که اسناد همراهی کاشانی با کودتای آمریکایی افشا شده نام خیابان آیتالله کاشانی را تغییر دهید. " به دنبال توئیت آقای رمضانزاده، آقای عباس میلانی-نویسنده کتاب ستایشگرانه پهلوی تحت عنوان "معمای شاه " - نیز از فرصت استفاده کرده و در اقدام مشابهی مینویسد: "چرا با تغییر نام بزرگراه شیخ فضل الله نمیآغازید که دشمن قسم خورده مشروطه و دمکراسی بود؟ " ادعای " دشمن قسم خورده مشروطه" بودن شیخ شهید در حالی صورت میگیرد که نقش رهبری وی در این نهضت بر کسی پوشیده نیست، اما این عالم روشن ضمیر بعد از نفوذ عوامل بیگانه در نهضت از آن فاصله گرفت. جالب است بدانیم جریان نفوذ یافته به نهضت بعد از استقرار در تهران نه تنها این شخصیت را به دار آویخت بلکه افرادی چون ستارخان را نیز از صحنه حذف کرد؛ در حالی که صدر اعظم استبداد را به خدمت گرفت. البته همین نفوذ نیز منجر به کودتای انگلیسی ۱۲۹۹ شد که صحت ارزیابی شیخ شهید را از روند امور بهخوبی اثبات میکند.
البته این روزها دولت یازدهم تغییر نامها را کلید زده که از جمله تغییر نام فرودگاه شهید باهنر کرمان است؛ شاید همین گرایش، برخی را به بعضی مسائل امیدوار ساخته است.
قطعاً هرکدام از رهبران نهضت ملی شدن صنعت نفت خطاهایی داشتند که زمینه کودتا را برای بیگانه فراهم کرد اما باید دید چه کسانی و با چه اهدافی این خطاها را حتی به کمک جعلیات بزرگنمایی میکنند تا با شکلدهی به منازعاتی کاذب مسئله اصلی یعنی ناقضان استقلال ملت ایران با مشت آهنین را به فراموشی سپارند.
در چنین فضایی آقای زیبا کلام میتواند در کانال تلگرامیاش مدعی شود که دشمنی آمریکا مربوط به بعد از انقلاب آن هم توسط تندروهاست: " نگاه ایدئولوژیک تندروهای ایران به آمریکا به بهترین وجه درستی باور پوپر را به نمایش میگذارد. دشمنی با آمریکا چند ماه بعد از انقلاب به صورت دلیلمحوری جهان بینی آنان درآمد. صرفنظر از آن که در عالم واقعیت چه رویدادهایی از سال ۵۸ تا کنون به وقوع پیوسته، جملگی آنها از نظر آمریکاستیزان همواره درستی ایدئولوژیشان را در دشمنی با آمریکا به اثبات رسانیده است. "
در حالیکه عمده دشمنی آمریکا با ملت ایران مربوط به دهههای ۲۰ تا ۵۰ است و همه اقشار ملت ایران به ویژه بعد از کودتای ۲۸ مرداد علیه سلطهطلبی آن قیام نمودند. امروز در پناه دامن زدن به مسائل فرعی است که میتوانند این واقعیتهای مسلم تاریخی را بهسهولت جعل کنند و اینگونه وانمود سازند که گویا صرفاً بعد از انقلاب، آنهم عدهای محدود، دشمنی با آمریکا را ایدئولوژی خود ساختند.